2
دانشجوی دکترای رشته ادیان و عرفان دانشگاه فردوسی مشهد.
چکیده
در قرن گذشتۀ میلادی، پاتریشیا کرون و مایکل کوک با ارائه نظریۀ «هاجریسم»، دیدگاه جدیدی را دربارۀ اسلام معرفی کردند که مبتنی بر شکاکیت افراطی به منابع اسلامی و استفادۀ گسترده از منابع غیراسلامی است، و مدعیات جدیدی را در آن مطرح کردند که یکی از آنها تأثیرگذاری سامریّت بر پیدایش و توسعۀ اسلام بوده است. آنها بعضی شباهتهای ظاهری میان مفاهیم اسلامی و اصطلاحات مورد استفاده در فرقۀ یهودی سامریّت را دلیل تأثیرپذیری اسلام از این فرقه دانستهاند و مدعی شدهاند بعضی از ریشههای اسلام را در سامریّت باید جست. انتخاب واژۀ «اسلام» به عنوان نامی برای دین جدید، ارتباط مقدس بین حرم و کوه، ماجرای تغییر قبله و شباهت ساختاری بین «امامت» در تشیع و «کهانت» در سامریّت، از مهمترین نکات مورد استناد در این فرضیه هستند. در این مقاله، به تحلیل و نقد مدعای نظریۀ هاجریسم مبنی بر تأثیرپذیری اسلام از سامریّت خواهیم پرداخت.